پنجشنبه نامزدی داداش کوچیکه بود آخرین عضو خانوادمون هم متاهل شد. با جشن و بزن و برقص و خوشحالی اون شب تموم شد. خانواده من همه بودیم، دایی بزرگه اومد، عمو بزرگم با زنعموم و عمو کوچیکه و عمه وسطی، همین مهمونای ما همین بودم، از طرف خانواده عروس هم 10-15 نفر بیشتر نبودن. کلا میشدیم 30-35 نفر، خونه بزرگ بود و در و پنجره ها باز بود. همسری قبل از مراسم با من صحبت کرده بود که میشه برای مراسم شال سرت نکنی!؟ من که خودم زیاد در قید حجاب مو نبودم بهش گفتم باید ببینم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار دانشگاه پیام نور و اخبار مدارس تیزهوشان بهبود روابط عاطفي تحقیق و توسعه استراتژی های معاملاتی سرباز کوچک My secret life project رشته باغبانی فروش محصولات شرکت ژلاتین کپسول ایران ردپای یک انسان moshaverinrahbordy